خدایا
از عشق امروزمان چیزی کنار بگذار برای فردایمان ،
برای روزی که فراموش کردهایم که روزی عاشق بودیم ،
چیزی کنار بگذار، به اندازهء یک مشت، یک لبخند، یک نگاه،
تا دوباره بروید وسراسر وجودمان را سیراب سازد.
آمین
عشق بيداد من
باختن يعني لحظه عشق
جان سرزمين يعني يعني
زندگي پاک عشق ليلي و
قمار من مجنون
در عشق يعني ... شدن
ساختن عشق
دل يعني
كلبه وامق و
يعني عذرا
عشق شدن
من عشق
فرداي يعني
كودك مسجد
يعني الاقصي
عشق من
عشق آميختن افروختن
يعني به هم عشق سوختن
چشمهاي يكجا يعني كردن
پر ز و غم دردهاي گريه
خون/ درد بيشمار
عشق من
يعني الاسرار
كلبه مخزن
اسرار يعني
دوسـت دارم بارها مـزه ی لـبانت را بچـشم !
طـعم تلخی دارد !
اما هـمین که با شـیرینی لبانم حـل میشود دلنشین است . . .
چـشمانت را دوست دارم
چـشمانی که به رنـگ عـمق شـب است
و این شـب چـقدر مـرا آرام میکند !
صـدای مـردانه ات دلم را میلرزاند
گوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند . . .
دسـتان بزرگ و قوی ات
مـرا یاد یک واژه می اندازد
و آن هم ” امـنیت ” است . . .
آآغـوشت همچون دریـایی پـر تلاطم است
و مـن
چـقدر غـرق شدن در این دریـا را دوست دارم . . . !
تـ ـو فـقط مـرد من بـمان
و مـن
هـم قـول میدهم تا ابـد
بـانوی تـمام لحظاتت باشم . . .
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر...
همین که دستت رو آروم بگیره.....
یه فشار کوچیک بده.....
این یعنی من هستم تا آخرش.....
همین کافیه....!
هی لعنتی ...
اون طوریم که تو فکر میکنی نیست ...
شاید عاشقت بودم،روزی .....!
ولی ببین بی تو
هم زنده ام،
هم زندگی میکنم ...
فقط گاهی در این میان،
یادت ...
زهر میکند به کامم زندگی را ...
همیــــــــن...
گاهی وقتا آدم دلش بدجوری می گیره ،
فقط دنبال یه نفر می گرده که باهاش درد و دل کنه ،
سر بذاره رو شونه هاش و با گریه کردن یه کمی آروم بشه!
اما اون نفر یه فرد خاصه….
شما دارین همچین کسی رو؟!
۱.هر وقت دلت میگیره سر روی شونه های کی میذاری؟
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
غصه نخور خودم جان!
درست می شود!درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود.
یک وقت هایی هست..
که دوست داری عشقت خواب باشه و
خیلی حرف ها رو تو خواب بهش بگی !
بگی : که بدون اون می میری..
بگی : که از بودنش خدا روممنونی..
بگی : که تمام دنیای تو ،
توی اون خلاصه شده..
یا حتی آروم ببوسیش و
خیالت راحت باشه که آروم خوابیده..
وتا صبح بهش نگاه کنی و
ازدوست داشتنش لذت ببری...
وچه لذتی داره وقتی بفهمی اونم تاصبح بیدار بوده!!!!
هنوز هم بوی خاک را دوست دارم....
و هنوز هم دلم کودکیست عاشق بازی با خاک
نگران نباش.... .
حال دلم خوب است....
فقط گاهی بهانه ی خاطراتی را میگیرد که با دستانم خاکشان می کنم
زیر انبوهی از گریه....
گریه هایی که بویشان را دوست ندارم..........
لعنت به این روزها !
این روزها که اسم دارند ، شماره دارند ، تعطیلی دارند ،
هفته و ماه و سال دارند ،
اما افسوس که روح ندارند …
ϰ-†нêmê§ |